2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا حضرت خديجه (س) قبل از پيامبر(ص) با فرد ديگري ازدواج كرده بود؟
کد مطلب: ٥١١٠ تاریخ انتشار: ٠٢ ارديبهشت ١٤٠٠ تعداد بازدید: 52041
پرسش و پاسخ » نبوت
آيا حضرت خديجه (س) قبل از پيامبر(ص) با فرد ديگري ازدواج كرده بود؟

سؤال كننده: مصطفي

پاسخ:

خديجه برترين همسر

حضرت خديجه كبري سلام الله عليها، برترين همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله و يكي از چهار زن برتر بهشتي است. او نخستين كسي است كه به رسول خدا ايمان آورد و تمام اموال و دارائي هاي خود را در راه پيشرفت اسلام هديه كرد.

در باره مقام آن حضرت همين بس كه خداوند به او سلام فرستاده و وعده قصري بهشتي به او داده است.

علامه مجلسي رضوان الله تعالي عليه در اين باره مي نويسد:

عَنْ زُرَارَةَ وَحُمْرَانَ وَمُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه السلام) قَالَ حَدَّثَ أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) قَالَ إِنَّ جَبْرَئِيلَ (عليه السلام) قَالَ لِي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي حِينَ رَجَعْتُ وَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ قَالَ حَاجَتِي أَنْ تَقْرَأَ عَلَي خَدِيجَةَ مِنَ اللَّهِ وَمِنِّي السَّلَامَ

وَحَدَّثَنَا عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّهَا قَالَتْ حِينَ لَقَّاهَا نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهَا الَّذِي قَالَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَتْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ وَعَلَي جَبْرَئِيلَ السَّلَامُ.

امام باقر عليه السلام از ابوسعيد خدري نقل مي كند: رسول خدا فرمود: درشب معراج وقتي كه باز مي گشتم به جبرئيل گفتم: آيا خواسته اي از من داري؟ گفت: درخواست من اين است كه سلام خدا و مرا به خديجه برساني، رسول خدا وقتي كه پيام جبرئيل را به خديجه ابلاغ فرمود، در پاسخ گفت: خداي بزرگ مصدر سلامتي است و همه سلامتيها از او است و تمام سلامتيها به او باز مي گردد، و بر جبرئيل درود و سلام.

المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 16، ص 7، باب 5 - تزوجه ص بخديجة رضي الله عنها، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.

محمد بن اسماعيل بخاري مي نويسد:

3609 حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا محمد بن فُضَيْلٍ عن عُمَارَةَ عن أبي زُرْعَةَ عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال أتي جِبْرِيلُ النبي صلي الله عليه وسلم فقال يا رَسُولَ اللَّهِ هذه خَدِيجَةُ قد أَتَتْ مَعَهَا إِنَاءٌ فيه إِدَامٌ أو طَعَامٌ أو شَرَابٌ فإذا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عليها السَّلَامَ من رَبِّهَا وَمِنِّي وَبَشِّرْهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ لَا صَخَبَ فيه ولا نَصَبَ.

جبرئيل خدمت رسول خدا آمد و عرض كرد: اي رسول خدا ! اين خديجه است كه آمده و ظرفي با خود دارد كه در آن، گوشت يا غذا يا نوشيدني است (شك از راوي است)؛ پس چون نزد تو آمد، از جانب پروردگارش و نيز از سوي من به او سلام برسان و او را به خانه اي در بهشت از درّ و ياقوت و طلا كه از هر هياهو و رنجي ايمن است بشارت بده.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1389 و ج 6 ص 2723، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

خديجه، يكي از بهترين زنان بهشتي

محمد بن اسماعيل بخاري در روايت ديگري نقل مي كند كه حضرت خديجه سلام الله عليها و حضرت مريم سلام الله عليها برترين زنان بهشتي هستند:

3249 حدثني أَحْمَدُ بن أبي رَجَاءٍ حدثنا النَّضْرُ عن هِشَامٍ قال أخبرني أبي قال سمعت عَبْدَ اللَّهِ بن جَعْفَرٍ قال سمعت عَلِيًّا رضي الله عنه يقول سمعت النبي صلي الله عليه وسلم يقول خَيْرُ نِسَائِهَا مَرْيَمُ ابْنَةُ عِمْرَانَ وَخَيْرُ نِسَائِهَا خَدِيجَةُ.

عبد الله بن جعفر از علي (عليه السلام) نقل مي كند كه فرمود: از رسول خدا شنيدم كه مي فرمود: بهترين بانوان بهشت مريم دختر عمران و خديجه است.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 3248، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

آري، موقعيت حضرت خديجه را هيچ يك از همسران رسول خدا نداشتند؛ زيرا رسول خدا صلي الله عليه وآله همواره به ياد خديجه بود و از او به نيكي ياد مي كرد، همين مسأله سبب شده بود كه حسادت هاي زنانه برخي از همسران آن حضرت برانگيخته شده و به رسول خدا اعتراض نمايند كه چرا اين همه از خديجه ياد مي كند.

اعتراف عائشه به برتري حضرت خديجه:

بخاري به نقل از عائشه مي نويسد:

3605 حدثنا سَعِيدُ بن عُفَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ قال كَتَبَ إلي هِشَامٌ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ علي امْرَأَةٍ لِلنَّبِيِّ صلي الله عليه وسلم ما غِرْتُ علي خَدِيجَةَ هَلَكَتْ قبل أَنْ يَتَزَوَّجَنِي لِمَا كنت أَسْمَعُهُ يَذْكُرُهَا وَأَمَرَهُ الله أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ من قَصَبٍ وَإِنْ كان لَيَذْبَحُ الشَّاةَ فَيُهْدِي في خَلَائِلِهَا منها ما يَسَعُهُنَّ.

عايشه مي گويد: بر هيچ زني آن قدر حسد نورزيدم كه بر خديجه حسد ورزيدم، او را درك نكردم و قبل از ازدواج من با رسول خدا از دنيا رفته بود، ولي حسدم به اين سبب بود كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) او را بيشتر ياد مي كرد و خداوند او را به خانه اي بهشتي از طلا و درّ و ياقوت بشارت داده بود و هر گاه گوسفندي را ذبح مي نمود براي دوستان خديجه هديه مي فرستاد.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1388، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

در روايت ديگر نقل مي كند:

3610 وقال إِسْمَاعِيلُ بن خَلِيلٍ أخبرنا عَلِيُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أُخْتُ خَدِيجَةَ علي رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَعَرَفَ اسْتِئْذَانَ خَدِيجَةَ فَارْتَاعَ لِذَلِكَ فقال اللهم هَالَةَ قالت فَغِرْتُ فقلت ما تَذْكُرُ من عَجُوزٍ من عَجَائِزِ قُرَيْشٍ حَمْرَاءِ الشِّدْقَيْنِ هَلَكَتْ في الدَّهْرِ قد أَبْدَلَكَ الله خَيْرًا منها

عائشه مي گويد: هاله خواهر خديجه اجازه شرفيابي به محضر رسول خدا را گرفت، رسول خدا بياد خديجه افتاد و بر افروخته شد، فرمود: خدايا هاله آمده است، من ناراحت شدم و گفتم: چقدر از پير زني از پير زنان قريش كه دندانهايش افتاده بود ياد مي كند، او مرده است و خدا بهتر از او را به تو داده است.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ص 1389، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

احمد بن حنبل به نقل از عائشه مي نويسد:

24908 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلي الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَي عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ

هر گاه رسول خدا يادي از خديجه مي كرد بهترين ستايشها را از وي مي كرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بي دندان ياد مي كني خدا بهتر از او را به تو داده است؟ فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده است، وقتي كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من ايمان آورد، و تصديقم كرد وقتي كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتي كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندي داد وقتي كه از ديگر زنان محروم بودم.

الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 6 ص 117، ناشر: مؤسسة قرطبة - مصر؛

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 1 ص 238، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمري، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1407هـ - 1987م.

هيثمي بعد از نقل اين روايت مي گويد:

رواه أحمد وإسناده حسن.

الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 224، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت - 1407هـ.

براي تحقيق بيشتر در باره حسادت هاي عائشه به آدرس ذيل مراجعه كنيد:

بنابراين در مقام و منزلت حضرت خديجه سلام الله عليها جاي هيچ ترديدي باقي نمي ماند؛ اما از آن جايي كه اهل سنت دوست دارند عائشه را برترين همسر رسول خدا معرفي نمايند، و لذا سعي در فضيلت تراشي براي او دارند و تنها چيزي كه يافته اند، اين بود كه مدعي شدند عائشه تنها همسر باكره رسول خدا بوده و ديگر همسران رسول خدا از جمله حضرت خديجه قبل از آن حضرت همسر داشته اند؛ در حالي كه اين مطلب با واقعيت هاي تاريخي سازگاري ندارد، زيرا بر اساس نقل، عائشه هم قبل از رسول خدا همسر ديگري داشته است.

آيا عائشه قبل از رسول خدا (ص) ازدواج كرده بود؟

ابن سعد در الطبقات الكبري مي نويسد:

عن عبد الله بن أبي ملكية قال خطب رسول الله صلي الله عليه وسلم عائشة بنت أبي بكر الصديق فقال إني كنت أعطيتها مطعما لابنه جبير فدعني حتي أسلها منهم فاستسلها منهم فطلقها فتزوجها رسول الله صلي الله عليه وسلم.

عبد الله بن أبي مليكه مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه _ وآله _ وسلم از عايشه دختر ابوبكر خواستگاري كرد، ابو بكر گفت: من عايشه را به جبير بن مطعم داده ام، اجازه بده تا آن ها را منصرف كنم. ابوبكر آن ها را منصرف كرد و طلاقش را گرفت، سپس رسول خدا با او ازدواج كرد.

الزهري، محمد بن سعد بن منيع ابوعبدالله البصري (متوفاي230هـ)، الطبقات الكبري، ج 8 ص 59، ناشر: دار صادر - بيروت؛

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 8 ص 17، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412هـ - 1992م.

بنابراين، عائشه نيز قبل از رسول خدا صلي الله عليه وآله همسر شخص ديگري به نام جبير بن مطعم بوده است.

آيا حضرت خديجه ثيّبه (غير باكره) بود؟

بحث اصلي ما در اين باره است كه آيا حضرت خديجه سلام الله عليها قبل از رسول خدا ازدواج كرده بود يا خير؟.

پاسخ اين سؤال در آثار و كتب بزرگان و انديشمندان شيعي به فراواني وجود دارد كه با احترام به همه بزرگان و رعايت اختصار به بخشي از پاسخ و توضيح اكتفا و اشاره مي كنيم:

برخي گفته اند: رسول خدا همسر باكره اي غير از عائشه نداشته است و در باره خديجه گفته اند: وي قبل از رسول خدا با دو نفر به نامهاي عتيق بن عبد الله مخزومي و ابوهاله تميمي ازدواج كرده بود و فرزنداني از آنان نيز داشته است.

اين سخن به اعتقاد برخي از بزرگان شيعه قابل قبول نيست؛ زيرا بخش زيادي از اين قبيل سخنان را طراحان سياست با هدف زدودن هاله قداست و پاكي از رحم بانوئي كه ظرف وجود كوثر قرآن، فاطمه زهرا است ساخته اند و لذا دقت در اين موضوع و نقد سخنان موجود در منابع تاريخي و حديثي شك و شبهه را از بين مي برد.

ابو القاسم اسماعيل بن محمد اصفهاني از دانشمندان اهل سنت تصريح مي كند كه حضرت خديجه سلام الله عليها، باكره بوده است.

وكانت خديجة امرأة باكرة ذات شرف ومال كثير وتجارة تبعث بها إلي الشام فتكون عيرها كعامة عير قريش.

حضرت خديجه، زني باكره، داراي اعتبار و مال بسياري بود، كاروان تجاري اش را به سوي شام مي فرستاد و كاروان او به اندازه تمام كاروان قريش بود.

الأصبهاني، أبو القاسم اسماعيل بن محمد بن الفضل التيمي (متوفاي535هـ)،دلائل النبوة، ج 1 ص 178، تحقيق: محمد محمد الحداد، ناشر: دار طيبة - الرياض، الطبعة: الأولي، 1409هـ.

ابوالقاسم كوفي از علماي شيعه، در اين باره استدلال جالبي كرده است كه توجه خوانندگان عزير را به آن جلب مي كنيم. وي در كتاب الإستغاثه مي نويسد:

أن الإجماع من الخاص والعام من أهل الأنال ونقلة الأخبار علي أنه لم يبق من أشراف قريش ومن ساداتهم وذوي النجدة منهم إلا من خطب خديجة ورام تزويجها فامتنعت علي جميعهم من ذلك فلما تزوجها رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم غضب عليها نساء قريش وهجرنها وقلن لها خطبك أشراف قريش وأمراؤهم فلم تتزوجي أحدا منهم وتزوجت محمدا يتيم أبي طالب فقيرا لا مال له، فكيف يجوز في نظر أهل الفهم أن تكون خديجة يتزوجها أعرابي من تميم وتمتنع من سادات قريش وأشرافها علي ما وصفناه، ألا يعلم ذو التميز والنظر أنه من أبين المحال وأفظع المقال، ولما وجب هذا عند ذوي التحصيل ثبت أن خديجة لم تتزوج غير رسول الله (ص).

مورخان و محدثان شيعه و سني بر اين مطلب اتفاق دارند كه كسي از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قريش باقي نماند؛ مگر اين كه از حضرت خديجه خواستگاري كرد و ازدواج با ايشان را آرزو مي كرد؛ اما خديجه كبري دست رد بر سينه همه آن ها زد؛ ولي وقتي رسول خدا صلي الله عليه وآله با او ازدواج كرد، تمام زنان قريش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وي را ترك كردند و گفتند: تو پيشنهاد سران قريش را رد كردي و تن به همسري كسي دادي كه فقير است و مال و ثروتي ندارد؟!

با اين حال چگونه اهل فهم مي توانند بپذيرند كه حضرت خديجه با يك اعرابي از قبيله بني تميم ازدواج كرده باشد؛ اما خواستگاري بزرگان قريش را نپذيرفته باشد؟

آيا صاحبان فكر و انديشه نمي دانند كه اين مطلب از آشكارترين محالات و ناپسند ترين گفتارها است، وقتي براي اهل تحقيق اين مطلب ثابت شود، ثابت مي شود كه حضرت خديجه با كسي غير از رسول خدا صلي الله عليه وآله ازدواج نكرده است.

الكوفي، أبو القاسم علي بن أحمد بن موسي ابن الإمام الجواد محمد بن علي (متوفاي352هـ)، كتاب الاستغاثة، ج1، ص70، طبق برنامه مكتبة اهل البيت عليهم السلام.

و نيز مي توان اين سؤال را از اهل تحقيق پرسيد كه اگر خديجه قبل از ازدواج با رسول خدا با يك نفر اعرابي از قبيله تميم ازدواج كرده بود، آيا موردي براي اين سرزنش ها پس از ازدواج با رسول خدا باقي مي ماند؟ و آيا ازدواج زني بيوه و شوهر ديده به اين اندازه براي تمام مردم مكه مهم بود كه بر اساس همين نقل تمام همسران اشراف قريش با وي قطع رابطه كنند؟

اگر خديجه شايسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با يك نفر اعرابي كه بر پاشنه پايش ادرار مي كرد و از هيچ امتيازي بر خوردار نبود ملامت و سرزنش نشد؟

از اين رو، ما مطمئن هستيم كه قضيه ازدواج حضرت خديجه قبل از رسول خدا صلي الله عليه وآله از دسيسه هاي كساني است كه هيچ حد و مرزي را در فضيلت براي دشمنان اهل بيت عليهم السلام نمي شناختند و هيچ فضيلتي را براي اهل بيت عليهم السلام باقي نگذاشتند؛ مگر اين كه عين همان را براي ديگران ساختند.

پاسخ به برخي از سؤالات

سؤال اول: اگر حضرت خديجه، همسري قبل از رسول خدا صلي الله عليه وآله نداشته است، زينب، رقيه و ام كلثوم، دختران چه كسي بودند؟ آيا فرزندان رسول خدا صلي الله عليه وآله بودند؟

طبق نقل مورخين، خديجه خواهري بنام هاله داشته است كه با مردي مخزومي ازدواج كرده بود و از وي فرزندي همنام مادرش يعني هاله داشت سپس با مردي تميمي بنام ابوهند ازدواج كرد كه از وي نيز فرزندي بنام هند داشت، اين مرد تميمي همسر ديگري و از وي دو دختر به نامهاي رقيه و زينب داشت، مادر اين دو دختر از دنيا رفت و پس از وي پدر دو دختر از دنيا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با اين دو دختر كه از همسر ديگر شوهرش بودند به خانه خديجه آمدند و وي سرپرستي آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله اين دو دختر نزد خديجه و رسول خدا بودند و در دامن اين دو تربيت شدند و عنوان ربيبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربيبه را مانند دختر تلقي مي كردند و به همين جهت آنان را دختران خديجه و رسول خدا مي دانستند.

براي اطلاع بيشتر به آدرس ذيل مراجعه فرماييد:

سؤال دوم: برخي ازدواج نكردن بانويي مانند خديجه را كه از دو ويژگي جمال و ثروت بهره مند بوده وعلاوه بر آن به خانواده اي بزرگ و با امتياز نسبت داشته را امري غير ممكن دانسته اند. وگفته اند: آيا امكان دارد كه پدر يا ولي بانوئي مانند خديجه وي را بدون همسر گذاشته و در تنهائي زندگي كند؟

در پاسخ مي گوئيم:

اولا: پدر خديجه در جنگ فجار كشته شده بود.

ثانيا: ولي و سرپرستي غير از پدر اگر داشته است نمي توانسته است وي را مجبور به همسر گزيني نمايد، و لذا منتظر ماندن بانوئي مثل او تا همسري شايسته و در شان خودش آنهم در آن زمان امري معقول و قابل قبول است.

نتيجه بحث

در نتيجه اثبات فرزند يا فرزنداني براي خديجه از همسري غير از رسول خدا نه تنها امري غير ممكن؛ بلكه با توجه به نقل هاي تاريخي محال است؛ بنا بر اين ازدواج خديجه قبل از رسول گرامي اسلام از موضوعات ساختگي است و يا لااقل بر اساس جهل و ناداني و تفسير غلط از حوادث تاريخي رخ داده است كه هر ناقد آگاهي را به اين نتيجه مي رساند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)





Share
41 | شیعه اهل بیت | | ٢١:٥٥ - ١٦ تير ١٣٩٦ |
سلام علیکم میخواستم سوال کنم بر اساس کدام منابع اهل سنت کتاب تفسیر غزالی منسوب به اوست یعنی کدام علمای اهل سنت چنین نسبتی رو قبول داشتند .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
تفاسیر مختلفی از قرآن به غزالی منسوب است غیر از کتاب احیاء العلوم که گاهی مباحث قرآنی دارد، کتاب جواهر القرآن نیز دارای تفسیر برخی آیات قرآنی است
خود او می گوید:
ونحن الآن ننظم جواهر القرآن في سلك واحد ودرره في سلك آخر وقد يصادف كلاهما منظوما في آية واحدة فلا يمكن تقطيعها فننظر إلى الأغلب من معانيها ...والشطر الأول من الفاتحة من الجواهر
جواهر القرآن أبو حامد الغزالي ج 1 ص 85
اما تفسیر مفصلی که به غزالی نسبت داده شده است، تفسیر ياقوت التأويل في تفسير التنزيل است که برخی از علمای اهل سنت مانند یافعی به آن اشاره کرده اند
لخلوة، وصنف الكتب المفيدة في الفنون العديدة.ومن مشهورات مصنفاته: الوسيط والبسيط والوجيز والخلاصة في الفقه، ومنها إحياء العلوم: وهو من أنفس الكتب وأجملها. وله في أصول الفقه: المستصفى والمنخول والمنتحل في علم الجدل، وتهافت الفلاسفة، ومحك النظر ومعيار العلم، والمقاصد، والمظنون به على غير أهله، ومشكاة الأنوار والمنقذ من الضلال، وحقيقة القولين، وكتاب ياقوت التأويل في تفسير التنزيل أربعين مجلداً، وكتاب أسرار علم الدين، وكتاب منهاج العابدين، والدرة الفاخرة في كشف علوم الآخرة، وكتاب الأنيس في الوحدة، وكتاب القربة إلى الله عز وجل
یافعی ، مرآة الجنان وعبرة اليقظان في معرفة حوادث الزمان 1/ 480، بترقيم الشاملة آليا]
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
42 | شیعه اهل بیت | Iran - Tehran | ١٤:١١ - ١٧ تير ١٣٩٦ |
سلام این روایت که فرزند مختار یعنی ابوالحکم در حالی که پیرمردی بیش نبود نزد امام باقر امده و درمورد پدرش و اتهاماتی که به او میزنند سوال میکند متن کامل ترجمه این روایت رو میشود لطفا با ادرس دقیق بگین ممنون میشم . یه سوال دیگه در بخشی از این روایت امام فرمودند مختار مهر مادر مرا پرداخت کرده این جمله یعنی چی یعنی ایا مختار هزینه مراسم ازدواج مادر امام باقر با امام سجاد رو برعهده داشته یا نه منظور از مهر چیز دیگری هست .

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص به این آدرس رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
43 | س .عمرانی | | ٢٣:٢٠ - ١٧ تير ١٣٩٦ |
با سلام وخدا قوت بابت سایت مفیدتون اجرتون با ولیعصر)ع).سوالی داشتم دررابطه با این مقاله آیا درشان حضرت رسول هست که از زنی که همسر داشته خواستگاری کند در مورد استدلال عایشه قبلا همسر داشته .ممنون می شوم پاسخ دهید

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اولا: اين روايت در کتب اهل سنت نقل شده است لذا بايد آنها جواب بدهند نه ما که چطور چنين چيزي امکان دارد و هدف ما از نقل اين، الزام طرف مقابل است به چيزي که در کتابهايشان آمده است زيرا آنها مي گويند عايشه قبل از پيامبر (ص) ازدواج نکرده بود ولي ما از کتب خودشان اورديم که چنين نيست در کتب شما نقل شده است که عايشه قبلا با جبير ازدواج کرده بود
ثانيا:با دقت در روايات ديگر که ازدواج عايشه با جبير را نقل کرده است، متوجه خواهيد شد که دربرخي از عبارات چنين آمده است ثم تزوجها رسول الله صلى الله عليه وسلم،لطبقات الكبرى ج 8 ص 58، در اين عبارت « ثم» آمده است که دلالت بر تراخي دارد يعني ازدواج پيامبر صلي الله عليه و آله بعد از مدتي بعد از طلاق از جبير بوده است
ثالثا: اين خود ابوبکر بوده که تلاش مي کرده تا عايشه را از جبير جدا کند همچنان که از روايات برداشت مي‌شود
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
44 | شیعه اهل بیت | | ٠٢:١٩ - ٠٨ آذر ١٣٩٦ |
سلام شخصی به من گفت چرا پیامبر در سال های قبل جانشینی خود را مکتوب نکرد و موکول کرد به اواخر عمر .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
پیامبر صلی الله علیه و آله از همان آغازین مسئله نبوت، خلافت حضرت علی علیه السلام را نیز مطرح کرده است همچنانکه آمده است:
إني قد جئتكم بخير الدنيا والاخرة وقد أمرني الله تعالى أدعوكم إليه فأيكم يؤازرني على هذا الأمر على أن يكون أخي ووصيي وخليفتي فيكم قال فأحجم القوم عنها جميعا وقلت وإني لأحدثهم سنا وأرمصهم عينا وأعظمهم بطنا وأحمشهم ساقا أنا يا نبي الله أكون وزيرك عليه فأخذ برقبتي ثم قال إن هذا أخي ووصي وخليفتي فيكم فاسمعو له وأطيعوا قال فقام القوم يضحكون ويقولون لأبي طالب قد أمرك أن تسمع لابنك وتطيع
براستى كه اين است برادر و وصى و جانشين من در ميان شما و شمااز او شنوائى داشته و پيرويش كنيد!و آن گروه برخاسته در حالى كه ميخنديدند به ابو طالب گفتند:تو را مامور كرد تا از پسرت شنوائى داشته و از او اطاعت كنى!
محمد بن جرير الطبري أبو جعفر. تاريخ الأمم والرسل والملوك ج1ص 542.ناشر
در موارد فراوان در زمانها و مکانهای مختلف نیز حضرت مسئله جانشینی حضرت علی علیه السلام را به مردم ابلاغ کرده است مانند انت خلیفتی من بعدی و من کنت مولاه فعلی مولاو غیره
اگر حضرت در آخر عمر نیز به مسئله جانشینی اشاره می کند خوب این یک امر قرآنی است. هر مسلمانی در آخر عمر سعی می کند به اقوام و اطراف وصیت مهم و نهایی داشته باشد پیامبر (ص) نیز در آخر عمر مهترین مسئله که امامت هست را به مردم وصیت و با آنها اتمام حجت کرد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
45 | شیعه اهل بیت | | ١٢:٢٧ - ٠٨ آذر ١٣٩٦ |
سلام . شخصی از من چند سوال پرسیده در پیام های جداگانه مطرح میکنم .
ایشان سوال کردند در یکی از احادیث در باب اینکه پیامبر اواخر عمر خواصت وصیت کند و گفتند هذیان میگوید . پیامبر گفت من در انچه هستم بهتر از ان هست که شما مرا به ان دعوت میکنید ..از من سوال کرد منظور پیامبر در این حدیث چیه .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
از ظاهر روایت برداشت می شود که مراد حضرت این بوده که امر من با کتابت از چیزی که شما مخالفت می کنید و مانع می شوید بهتر است این چیزی است که حتی شارحین روایت نیز به آن اشاره کرده اند
لِكَ وَنَحْوه أَفْضَل مِنْ الَّذِي تَسْأَلُونَنِي فِيهِ مِنْ الْمُبَاحَثَة عَنْ الْمَصْلَحَة فِي الْكِتَابَة أَوْ عَدَمهَا . وَيَحْتَمِل أَنْ يَكُون الْمَعْنَى فَإِنَّ اِمْتِنَاعِي مِنْ أَنْ أَكْتُب لَكُمْ خَيْر مِمَّا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ مِنْ الْكِتَابَة . قُلْت : وَيَحْتَمِل عَكْسه أَيْ الَّذِي أَشَرْت عَلَيْكُمْ بِهِ مِنْ الْكِتَابَة خیر مِنْ عَدَمهَا بَلْ هَذَا هُوَ الظَّاهِر
فتح الباري لابن حجر -12 / 252
ملا علی قاری نیز گوید: مراد این است که حضرت اشاره دارد که مراقب من به یاد خدا و تفکر و ذکر خدا برای من از چیزی که شما دارید انجام می دهید از اختلاف نزاع بهتر است
ولو بالكلام والله أعلم بحقيقة المرام فذهبوا أي فشرع بعض أصحابه يردون عليه أي هذا الرأي صريحا بخلاف قول عمر فإنه كان تلويحا فقال دعوني أي أتركوني ذروني بمعناه تأكيد له والمعنى دعوني من النزاع واللغط الذي شرعتم فيه فالذي أنا فيه أي من مراقبة الله تعالى والتأهب للقائه والتفكر في ذلك ونحوه خير مما تدعونني إليه أي أفضل مما أنتم عليه من الاختلاف واللغط قال الخطابي وقد روي عن النبي أنه قال اختلاف أمتي رحمة والاختلاف في الدين ثلاثة أقسا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ مِنْ عَدَمهَا بَلْ هَذَا هُوَ الظَّاهِر
مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح - (17 / 255)
هر چند برخی سعی در توجیه این روایت کرده م بر خلاف ظاهر روایت دارند قضاوت می کنند اما خودشان به ناچار اقرار کرده اند که ظاهر همان چیزی است که مراد حضرت این بوده که امر من با کتابت از چیزی که شما مخالفت می کنید و مانع می شوید بهتر است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
46 | شیعه اهل بیت | Iran - Qazvin | ١٣:٣٠ - ١٩ آذر ١٣٩٦ |
سلام در ادامه پرسش های قبلی ان اقا ... گفتند پیامبر از چه می ترسید که نامه را ننوشت ... ایا پیامبر ترسید از یارانش که نامه را ننوشت .

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در این خصوص به این آدرس رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
47 | شیعه اهل بیت | Iran - Qazvin | ١٣:٣٤ - ١٩ آذر ١٣٩٦ |
سلام ان اقا ( اهل سنت حنفی هستند ) سوال کردند مگه پیامبر در تربیت یارانش ناموفق بود که بعضی خلاف نظر او عمل کردند .

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
تربیت نشدن برخی از صحابه دلیل بر ضعف پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، بلکه دلیل بر ضعف برخی صحابه است در حقیقت آنها بودند که قلوبشان برای تربیت مستعد نبوده و از تربیت پیامبر (ص) نتوانستند استفاده بکننداین مطلب در رسالت تمام پبامبران الهی به وضوح دیده می شود. امت هیچ پیامبری آنطور که انبیاء می خواسته اند تربیت نشدند. قوم حضرت نوح (ع) بعد از نه صد سال تبلیغ آن حضرت به جز عده ای معدودی حتی هدایت نشدند و دینش را نپذیرفتند تا چه رسد که تربیت شوند و به انسانهای بی عیب و نقص تبدیل گردند آیا کسی می گوید این از ضعف حضرت نوح بوده است؟!!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
48 | شیعه اهل بیت | Iran - Qazvin | ١٣:٣٨ - ١٩ آذر ١٣٩٦ |
سلام علیکم در ادامه پرسش های ان اقا فرمودند در بعضی روایات امده در غدیر خم پیامبر خواست زیر درختی بنشیند همه از اظراف او پراکنده شدند ...پرسید مگه پیامبر چه میخواست بگوید ..ایا محبوب همه نبود که از اطرافش دور شدند .
49 | ذکری | Iran - Tehran | ٢٢:٢٤ - ٠٤ دي ١٣٩٦ |
سلام علیکم
۱- ایا مدارک دیگری بجز انچه که در مقاله اورده اید از اهل سنت وجود دارد که دلالت بر باکره بودن حضرت خدیجه هنگام ازدواج با رسول الله (ص) داشته باشد؟
۲- ایا در منابع شیعه در این مورد مدارکی هست؟
با تشکر فراوان

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در مقاله فوق مدارک اهل سنت ذکر شده است
بزرگان شیعه بر این باورند که حضرت خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص)، ازدواج نکرده است. ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در «شافی» و شیخ طوسی در التلخیص، به عذراء (دوشیزه) بودن خدیجه (س) هنگام ازدواج با پیامبر (ص) اشاره کرده اند:
وَ رَوَى أَحْمَدُ الْبَلاذِرِيُّ وَ أَبُو الْقَاسِمِ الْكُوفِيُّ فِي كِتَابَيْهِمَا وَ الْمُرْتَضَى فِي الشَّافِي وَ أَبُو جَعْفَرٍ فِي التَّلْخِيصِ- أَنَّ النَّبِيَّ ص تَزَوَّجَ بِهَا وَ كَانَتْ‏ عَذْرَاءَ يُؤَكِّدُ ذَلِكَ مَا ذُكِرَ فِي كِتَابَيِ الْأَنْوَارِ وَ الْبِدَعِ أَنَّ رُقَيَّةَ وَ زَيْنَبَ كَانَتَا ابْنَتَيْ هَالَةَ أُخْتِ خَدِيجَةَ.پیامبر (ص) با حضرت خدیجه ازدواج کرد در حالی که ایشان دوشیزه بودند و رقیه و زینب دختران هاله خواهر حضرت خدیجه بودند
ابن شهر آشوب مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏1 ؛ ص159
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
 [1] [2]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها